انجمن اپتیک و فوتونیک ایران

متن مرتبط با ««چرا» در سایت انجمن اپتیک و فوتونیک ایران نوشته شده است

درسگفتارهای «چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟» از جواد حیدری

  • صدانت درسگفتارهای «چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟» از جواد حیدری تی. ام. اسکنلن یکی از مهم‌ترین فیلسوفان سیاسی در روزگار ما است. ترجمه‌ی کتاب اخیر او با عنوان «چرا نابرابری معضل‌آفرین است؟» سال گذشته از سوی مؤسسه‌ی سروش مولانا منتشر شده است. در این ده درسگفتار سعی شده است که در هر جلسه یکی از فصول کتاب تحلیل و بررسی شود. برای این کتاب محاسن زیادی برشماردند که از جمله می‌توان به دو مورد زیر اشاره کرد: اول؛ این کتاب به یکی از جدی‌ترین مسائل روزگار ما می‌پردازد. نابرابری بنا به آمارهای معتبر واقعیتی است که هم سرتاسر جهان را فراگرفته است و هم در کشور ما کاملاً ریشه دوانده است. پرداختن به این واقعیت بسیار تلخ و ویرانگر از وظایف نظریه‌پرداز سیاسی است. دوم؛ این کتاب نمونه‌ی درخشانی از تفکر تحلیلی در نظریه‌ی سیاسی و فلسفه‌ی سیاسی است. در تفکر تحلیلی وضوح مدعا و اقامه‌ی دلیل بسیار اهمیت دارد. اسکنلن به‌صورت حیرت‌انگیزی مدعای خود را با وضوح هرچه تمام مطرح می‌کند و برای هر مدعای خود هم ادله‌ی محکمی اقامه می‌کند. پس می‌توان گفت که اسکنلن در این کتاب با روش تحلیلی به یکی از فوری و فوتی‌ترین مسائل جهان معاصر می‌پردازد. جلسه‌ی اول: به عقیده‌ی اسکنلن به نابرابری فراگیر در سرتاسر جهان (از جمله در ایالات متحده و کشور خودمان ایران) می‌توان ایراد اخلاقی جدی وارد کرد. دو نوع دلیل کلی برای ایراد وارد کردن به نابرابری وجود دارد: الف) در نوع اول می‌گوییم که یکی از شکل‌های نابرابری فقر است. ما دلیل خوبی در اختیار داریم که منابع را از ثروتمندان بگیریم و در میان فقرا توزیع کنیم. انسان‌های زیادی در سرتاسر جهان و کشور خودمان در فقر شدید غوطه‌ورند، به غذای کافی، آب آشامیدنی بهداشتی، مراقبت‌های بهداشتی اولیه, ...ادامه مطلب

  • نوشتار فرهاد شفتی با عنوان «چرا مسلمانم؟ ضروری اسلام را چه می‌دانم؟»

  • صدانت نوشتار فرهاد شفتی با عنوان «چرا مسلمانم؟ ضروری اسلام را چه می‌دانم؟» چرا مسلمانم؟ ضروری اسلام را چه می‌دانم؟ فرهاد شفتی در عنوان این نوشتار، و نیز در متن، ضمیر متکلم وحده را هدف‌مند انتخاب کرده‌ام تا از همین آغاز ادعای تعیین تکلیف برای دیگران یا دعوی طرح نظریه‌ای علمی در گستره‌ی کلام، دین یا معرفت‌شناسی دینی را نفی کنم و فروتنانه بیان کنم که آنچه در پاسخ به پرسش‌های بالا می‌نویسم دیدگاه من بر مبنای فهم من از دین و قرآن است، فهمی شخصی که با آن اندیشه و دلم آرام گرفته است. همچنین امیدوارم که این عنوان روشن کند که بنای این نوشتار نقد یا دفاع یا پاسخ به هیچ‌یک از سخنان و نوشته‌های اندیشمندان حوزه‌ی دین و معرفت‌شناسی دینی در این موضوع خاص نیست و منظور تنها مطرح کردن دیدگاهم است برای علاقه‌مندان تا شاید در کنار دیدگاه‌های متفاوت و متنوع دیگر، این را نیز در گوشه‌ای از رواق اندیشه قرار دهند. دیگر اینکه اگرچه بیشتر منطقی می‌نماید که نخست به “ضروری اسلام را چه می‌دانم” بپردازم و سپس به “چرا مسلمانم”، اما چون این سطور را به عنوان یک مسلمان و برای خواننده‌ی مسلمان نوشته‌ام به نظرم می‌آید که ترتیب حاضر تناسب بهتری دارد.    چرا مسلمانم؟ در پاسخ به این پرسش معمولا انتظار این است که ثابت کنیم که محمد پیامبر خداست[۱] و قرآنی که در دست است کتاب آسمانی این پیامبر بوده است. مسلمان بودنِ من اما بر مبنای استدلالات قیاسی نیست. بر اینم که استدلالات قیاسی مشکل بتوانند گزاره‌ی بالا و گزاره‌هایی از این دست را به نحو اطمینان‌آوری اثبات یا نفی کنند. این البته مختصِّ اسلام و پیامبر اسلام نیست، بلکه همین را درباره‌ی دیگر ادیان و دیگر پیامبران و رهبران معنوی تاریخِ غیر معاصر نی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها