صدانت مقاله حسن محدثی با عنوان «بستهبندی دین یا واسازی دین؛ مورد نزاع کدیور-سروش» بستهبندی دین یا واسازی دین؛ مورد نزاع کدیور-سروش حسن محدّثی گیلوایی[۱] تاریخ دین تاریخی پیچیده است. هر قدر که بیشتر در آن نظر میکنیم و آن را به مطالعه میگیریم، با نکات تازهتری مواجه میشویم. یکی از مفاهیمی که میتواند بخشی از این تاریخ را به ما بنمایاند، مفهوم بستهبندی دین[۲] و دین بستهبندیشده[۳] است. در ادبیات جامعهشناسی دین اغلب دین بستهبندیشده در برابر دین زیسته[۴] قرار داده میشود و دوگانهی دین بستهبندی شده/دین زیسته صورتبندی میشود (Bouma, ۲۰۱۸). اما اولاً این دو لزوماً در تقابل با هم نیستند و همزمان میتوانند وجود داشته باشند و ثانیاً در یک سطح از واقعیت قرار ندارند زیرا یکی ناظر به زیستن دینی است و یکی ناظر به سازماندهی و صورتبندی دین است و در زبان فارسی ما این دو سطح را به درستی از هم جدا میکنیم و دین زیسته را در «دینداری» مورد بحث قرار میدهیم و آن را از «دین» جدا میکنیم. بنابراین، من دین بستهبندی شده را در برابر دین پیشابستهبندی قرار میدهم و از این دو مفهوم دو مرحلهی تاریخی متفاوت از حیات دین را مراد میکنم. بهعنوان مثال، ما میتوانیم از اسلام بستهبندیشده و اسلام پیشابستهبندی سخن بگوییم. بگذارید نخست از دین پیشابستهبندی سخن بگویم. دینِ پیشابستهبندی ادیان معمولاً از تجربهی باطنی و درونی بنیانگذارشان آغاز میشوند و سپس بنیانگذار، تعبیری و تفسیری از تجربهی خویش به اطرافیان و آشنایان ارائه میکند و آنان را نیز درگیر تجربهی خویش میسازد و بدین ترتیب جمعی درگیر یک تجربهی دینی و تفسیر و تعبیر مربوطه میشوند و گروه دینی آغازین شکل میگیرد و این, ...ادامه مطلب