صدانت علیه استثناانگاریِ انسان؛ نوشتاری از جِف سیبو علیه استثناانگاریِ انسان نویسنده: جِف سیبو، دانشیارِ مطالعاتِ محیطزیستی و استاد وابستهی اخلاق زیستی، اخلاق پزشکی، فلسفه، و حقوق در دانشگاه نیویورک ترجمه: علی بنیاسد منبع: مجلهی ایان عکس از جورج راجر. منبع: مگنوم. حقتقدم با فیلها است. اوگاندا، ۱۹۵۸ در تنگنا که باشید، یحتمل جانِ یک انسان را باارزشتر از جانِ یک حیوان میانگارید. استدلالهای خوبی برای نادرستیِ این طرز فکر در کارند. همین ژانویه، مردی ۵۷ساله ساکنِ بالتیمور، عمل پیوند قلبی داشت از یک خوک. استفاده از حیواناتِ غیرانسان همچون منبعِ عضوی برای انسانها بیگانهپیوندزنی[۱] نام دارد. هرچند ممکن است استفاده از حیواناتِ غیرانسان به این منظور ایدهی نگرانکنندهای بهنظر رسد، بسیاری از انسانها میاندیشند چنانچه بتوانیم فناوریاش را بهتر و بهتر کنیم (آن مرد دو ماه بعدتر مُرد) به فداکاریهایش میارزد. همانطور که سالِ پیش زیستاخلاقشناسانی مثل آرتور کاپلان و برندن پَرِنت گفتند: «البته که رفاهِ حیوانات مهم است، ولی نه بیشتر از وزنِ اخلاقیِ جانِ انسانها.» قطعاً فقط بیگانهپیوندزنی نیست که طیّ آن انسانها دیگرحیوانات را در تنگنا میگذارند تا برای خودشان منفعتی به هم بزنند. سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد حیوانِ محبوس را برای خوراک، پوشاک، پژوهش، و به اهدافی دیگر میکُشیم. احتمالاً بیش از ۱ تریلیون حیوانِ وحشی را هم به اهدافِ مشابهی به کشتن میدهیم. برای دفاع از این عملها اغلب خودمان را به زحمت نمیاندازیم. اما وقتی به این کار دست میزنیم، دفاعِ واحدی را پیش مینهیم: جانِ انسانها وزنِ اخلاقیِ بیشتری دارد. اما آیا این درست است؟ برای بیشتر مردم این ایدهی استثناانگاریِ انسانها, ...ادامه مطلب
صدانت استدلالی اخلاقی علیه آزمایشهای حیوانی استدلالی اخلاقی علیه آزمایشهای حیوانی جمعبندی کتاب سوءاستفادۀ عامدانه و مکرر از حیواناتِ حسمندِ بیگناه توأم با ستم، درد، رنج، محبسهای دلهرهآور، استفادۀ ابزاری، تجارت، و مرگ باید تصورناپذیر باشد. اما آزمایشهای حیوانی دقیقاً همین طور است: «عادیسازی امر تصورناپذیر».[i] تعداد حیواناتی را که سالانه در آزمایشهای حیوانی استفاده میشوند ۱۱۵٫۳ میلیون برآورد میکنند. باتوجهبه ستم، درد، رنج، و مرگی که بر آنان میرود، آزمایش حیوانی یکی از بزرگترین معضلات اخلاقی عصر ماست. این عادیسازی دقیقاً در مقابل دانشی قرار میگیرد که اکنون از گستره و طیف ستمپذیری حیوانات داریم. نمیتوانیم چشممان را بر پیچیدگی آگاهیِ حیوانات، بهویژه حسمندیِ حیوانات (که بر اساس ظرفیت تجربۀ درد و لذت تعریف میشود)، ببندیم. برخلاف اجدادمان، ما اکنون میدانیم (به همان اندازه مستدل که دربارۀ انسانها میدانیم) که حیوانات، بهویژه پستانداران، پرندگان، و خزندگان، نهتنها درد را تجربه میکنند، بلکه بُهت، ترس، پریشانی، ضربۀ روانی، اضطراب، دلهره، آشفتگی، انتظار، و وحشت نیز با شدتوحدت کمتر یا بیشتر از انسانها بر آنان میگذرد. این نتیجهای است که از بسیاری کتابهای علمی و مقالات مجلاتِ علمی همتاسنج به دست آمدهاست. این عادیسازی روی اعتماد مفرط بشر به اعتبار علمیِ آزمایشهای حیوانی بنا شدهاست. اما نقدهای علمیِ جدید ورق را برگرداندهاست، بهویژه در ارتباط با اعتمادناپذیری آزمایشهای حیوانی، پیشبینیناپذیری محیطهای آزمایشگاهی، ناهمخوانی بیماریهای انسان با «مدلهای حیوانیِ» بیماریها، فیزیولوژی و عملکرد ژنتیک متفاوت بیناگونهای، و پیدایش آزمایشهای مرتبط با انسان که ق, ...ادامه مطلب