صدانت نشست «نسبت حقوق و سیاست» با معرفی و رونمایی کتاب مفهوم سیاسی قانون به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست “نسبت حقوق و سیاست” با معرفی و رونمایی کتاب مفهوم سیاسی قانون، به همت گروه حقوق و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن حقوق شناسی، روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. ابوالفضل دلاوری دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید. مشاهده فیلم این نشست در آپارات دریافت صوت این نشست محمد راسخ: ما نتوانسته ایم در حوزه حقوق عمومی، نظریه پردازی عمیق داشته باشیم محمد راسخ مترجم کتاب “مفهوم سیاسی قانون” ابراز داشت: کتاب اولی که از مارتین لاگلین ترجمه کردم، در مقدمه اشاره کردم که ما با اروپا حداقل ۲۵۰ سال فاصله مفهومی داریم. حرف هایی که در اروپا مطرح می شود به عینه در ایران قابل اجرا نیست. نویسنده در کتاب “مفهوم سیاسی قانون” دغدغه ای دارد به طوری که می خواهد نگاه حقوقی افراطی را برعکس کند و به جای شروع از هنجارهای حقوقی از موضوع حقوق شروع کند. موضوع حقوق عمومی، حکمرانی و دولت است. کار او به یک معنا واقع گرایی و به یک معنا پدیدارشناسی است. لاگلین گرایش تاریخی دارد. وی افزود: چیزی که به کرات نویسنده تکرار می کند این است که قانون وجهی از یک تجربه انسانی است و آن تجربه انسانی که در مرکز حقوق قرار دارد، امر سیاسی است. اما چیستی امر سیاسی سوالی است که باید روی آن بحث کرد. ما نتوانسته ایم در حوزه حقوق عمومی نظریه پردازی عمیق داشته باشیم. لاگلین می خواهد موضوع را وارد مفهوم کند. ما از او تولد مردم را یاد گرفته ایم. ما در ایران تولد مردم, ...ادامه مطلب
صدانت مقاله «نسبت شرطبندی پاسکال و دینداری سنتی» نوشتهی روح الله پورمطهری چکیده در پژوهش حاضر، نسبت میان شرطبندی پاسکال و عقلانیت دینداری سنتی بررسی میشود. در آن، پرسش این است که در صورت صحت شرطبندی پاسکال، آیا میتوان از آن، عقلانیت دینداری سنتی را نتیجه گرفت یا خیر؛ یا اینکه بهعکس، شرطبندی پاسکال بهزیان عقلانیت دینداری سنتی هم هست و بهلحاظ منطقی، با آن ناسازگاری دارد. به این منظور، پس از تقریر شرطبندی پاسکال و ارائهٔ تعریفی از دینداری سنتی، از رابطهٔ ایندو، در دو بخش گفتوگو شده است. نتیجهٔ این بررسی آن است که شرطبندی پاسکال، نهتنها عقلانیت دینداری سنتی را اثبات نمیکند، که این استدلال، بر فرض صحت آن، با دینداری سنتی ناسازگار است. مقدمه یکی از استدلالهایی که در زمینهٔ باور به وجود خدا مطرح شده است، بهنام «شرطبندی پاسکال» شناخته میشود (پامر، ۱۳۹۳: ۵۲۳). بِلِز پاسکال ریاضیدان، فیزیکدان و فیلسوف فرانسویِ قرن هفدهم میلادی است. استدلال او از دستهٔ دلیلهای عملگرایانه (خسروی فارسانی و اکبری، ۱۳۹۰: ۶) و احتیاطمحور و سودمحور (زادیوسفی و سعیدیمهر، ۱۳۹۴: ۴۴؛ خسروی فارسانی و اکبری، ۱۳۹۰: ۷) است. در این دسته از دلیلها، بر وجود خدا در عالم واقع استدلال نمیشود؛ زیرا پیشفرض این است که دلیلهایی که بر وجود خدا اقامه شدهاند، اشکالاتی دارند و نمیتوان وجود خدا را بهوسیلهٔ آنها اثبات کرد. دلیلهای عملگرایانه با این هدف اقامه میشوند که باور ما به وجود خدا توجیه عقلانی بیابد؛ یعنی میگویند هرچند وجود خدا در عالم واقع اثبات نشده است، باور به وجود خدا سودمند است یا مصلحت دارد و به این جهت، چنین باوری عقلانی است (زادیوسفی و سعیدیمهر، ۱۳۹۴: ۴۴). در این تحقیق, ...ادامه مطلب
صدانت نسبت سنجی انواع خداناباوری با خداناباوریهای دوستانه و غیردوستانه؛ با نگاهی به نظریه ویلیام رو نسبت سنجی انواع خداناباوری با خداناباوری های دوستانه و غیردوستانه؛ با نگاهی به نظریه ویلیام رو نویسنده: هادی حکیم شفایی در این نوشتار، ابتدا مدل او را در تبیین مفهوم خداناباوریِ دوستانه و غیردوستانه به شرح زیر می آوریم و سپس با طرح سه نوع خداناباوری بر اساس منشاء باور، امکان و میزان گرایش هر یک از انواع خداناباوری به خداناباوری دوستانه و غیردوستانه را بررسی خواهیم نمود و فرضیه هایی ارائه خواهیم کرد. طبق مدل ویلیام رو، خداناباوری را بر اساس درجه گشودگی آن به خداباوری می توان به سه دسته تقسیم نمود: ۱_ خداناباوری غیردوستانه unfriendly atheism ۲_ خداناباوری بی تفاوت indifferent atheism ۳_ خداناباوری دوستانه friendly atheism خداباوری را هم بر اساس ویژگی ها و درجه سیطره ی خدا بر عالم، به دو دسته می توان تقسیم کرد: ۱_ خداباوری موسع broad theism ۲_ خداباوری مضیّق narrow theism خداناباوری غیردوستانه، نوعی فهم از هستی است که هر گونه موجود قدسی و ماورایی را انکار می کند و باور به هر نوع مفهوم از خدا را ناموجه می داند. خداناباوری بی تفاوت، بیشتر، یک وضعیت روانشناختی است که فرد متعلق به آن، میان خداناباوری دوستانه و خداناباوری غیردوستانه، موضع خاصی ندارد و بی تفاوت است. خداناباوری دوستانه، نوعی فهم از هستی است که به وجود خدا باور ندارد اما در عین حال معتقد است نوع خاصی از خداباوری می تواند موجه باشد و باورمندان به نوع خاصی از خدا در باور خویش، صاحب مبنا هستند. پس در این تقسیم بندی، تعبیر دوستانه یا غیردوستانه، ارتباطی به رفتار دوستانه یا غیردوستانه ندارد. یک فرد متعلق به خداناباوری غیردوس, ...ادامه مطلب