. . . . . . . . . . . . . استفاده از هوش مصنوعی در صنعت آموزشوپرورش، بهعنوان یک راهکار نوین، باعث بهبود کیفیت و کارایی آموزش میشود. با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی، میتوان محتوای درسی مناسب و با کیفیت تولید کرد و به دانشآموزان ارائه داد. همچنین، با استفاده از هوش مصنوعی میتوان به شکل سریع و مؤثری دادههای درسی را جمعآوری کرد و به شکل مناسب برای استفاده در آموزش آماده کرد. این راهکار نوین، بهعنوان یک راهحل برای مشکلات آموزشوپرورش، به صورت گسترده در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. تأثیرات کاربرد هوش مصنوعی در صنعت آموزش، یادگیری جهانی است؛ هوش مصنوعی میتواند به حذف مرزها کمک کند. در این مقاله میخواهیم با تأثیرات هوش مصنوعی در صنعت آموزش بیشتر آشنا شویم. با ما همراه باشید. تأثیرات هوش مصنوعی در آموزش و یادگیری همانطور که همۀ ما شنیدهایم، هوش مصنوعی میتواند جنبههای مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. یکی از حوزههای مهم امور مرتبط به آموختن و پروراندن افراد و صنعت آموزش است. در حال حاضر، در بخشهای گوناگون جهان رویههای متعددی برای ادغام هوش مصنوعی با برنامههای آموزشــی در مدرسه و دانشگاهها در پیش گرفتهاند و حوزه آموزشوپرورش را دچار تغییراتی بنیادی کردهاند. هوش مصنوعی میتواند سطح علمی دانشآموزان را ارتقا دهد و انگیزه آنها برای درس خواندن را بیشتر کند. هوش مصنوعی نه تنها برای دانشآموزان، بلکه برای معلمان نیز بسیار مفید است. کاربردهای مختلف هوش مصنوعی در تولید محتوای درسی، ارزیابی دانشآموزان و بهبود تدریس، باعث کاهش حجم کاری معلمان میشود. از جمله مزایای هوش مصنوعی در صنعت آموزشوپرورش دست, ...ادامه مطلب
صدانت چگونه «روشنفکران» فرانسوی، باعث ویرانیِ غرب شدند: پستمدرنیسم و تأثیرات آن چگونه «روشنفکران» فرانسوی، باعث ویرانیِ غرب شدند: پستمدرنیسم و تأثیرات آن هلن پلاکروز پستمدرنیسم نهتنها برای دموکراسی بلکه برای خودِ مدرنیته نیز نوعی تهدید به شمار میرود. شاید این ادعایی جسورانه یا مبالغهآمیز به نظر برسد اما واقعیت این است که مجموعهی باورها و ارزشهایی که در ژرفای پستمدرنیسم جای دارند، مرزهای محیطِ دانشگاهی را در هم شکسته و قدرتِ بسیاری در جامعهی غربی به دست آورده است. هرچند «نشانگان» غیرمنطقی و هویتگرایانهی پستمدرنیسم بهراحتی قابلِ تشخیصاند و بسیار هم مورد انتقاد قرار گرفتهاند، اما صفات و خصلتهای نهفته در آنها بهخوبی درک نشدهاند. بخشی از این مشکل به خودِ پستمدرنیستها بازمیگردد که بهندرت به توضیح صریح مواضع خود میپردازند و بخشی دیگر ناشی از تناقضات و ناهمگونیهای درونیِ طرز فکری است که منکر وجود واقعیتِ پایدار یا دانشِ قابل اتکاست. بااینحال، عقاید منسجمی در ژرفای پستمدرنیسم ریشه دارند که اگر قصد رویارویی با آنها را داشته باشیم، فهمیدنشان ضروری است. این باورها زیربنای مشکلاتی هستند که امروزه در بطنِ کنشگریها در حوزهی عدالت اجتماعی شاهد آن هستیم؛ باورهایی که در پسِ تضعیف اعتبار جنبشهای چپگرا، ما را در معرض خطر بازگشت به نوعی فرهنگ خِرَدگریز و قبیلهایِ «پیشامدرن» قرار دادهاند. پستمدرنیستم، به زبانِ ساده، یک جنبشِ هنری و فلسفی است که در دههی ۱۹۶۰ میلادی در فرانسه آغاز شد و به تولیدِ آثارِ هنریِ نامأنوس و «نظریهها»یی بهشدت نامأنوستر انجامید. این جنبش، از یک سو خود را در امتدادِ هنر آوانگارد و سورئال میدید و از سوی دیگر به باورهای فلسفیِ پیشین،, ...ادامه مطلب