صدانت سخنرانی حسین هوشمند با عنوان «حقوق بشر بهمثابۀ مشروعیّت سیاسی» حسین هوشمند حقوق بشر بهمثابۀ مشروعیّت سیاسی* برای دریافت صوت این سخنرانی اینجا کلیک کنید گفتگوها و مناقشات جدی و پردامنهای که منجر به تدوین بیانیۀ جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ شد، نشان میدهد که هدف اولیۀ این بیانیه ـ که نهایتاً مورد توافق تمام اعضاء قرار گرفت ـ طرح و تأمین تمهیداتی برای جلوگیری از وقوع مجدد نسلکشی و قتل عامهایی بود که در خلال جنگ جهانی دوم رخ داد ۱. همانطور که ژاک ماریتین (Jacques Maritain)- در مقدمهای بر «بیانیۀ جهانی حقوق بشر» مینویسد: «(نکتۀ اساسی که مدّ نظر اعضاء دخیل در تدوین بیانیۀ جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ قرار داشت) ابتناء [حقوق بشر] بر ایدههای نظری مشترک نبود؛ بلکه هدف آنها نیل به زمینههای مشترک برای اقدام عملی بود (برای جلوگیری از نسلکشی/نقص سیستماتیک حقوق بشر). اعضاء به دنبال دستیابی به برداشت واحدی از حقیقت جهان، انسان و معرفت نبودند؛ بلکه به دنبال توافق بر مجموعهای از ضوابط و استانداردها بهمنزلۀ رهنمودهایی برای عمل (action) بودند.» پیش از تصویب بیانیۀ جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸، دولتها با قوه قهریۀ محض با شهروندان خود رفتار میکردند؛ اما پس از تصویب بیانیه مذکور، تأمین حقوق اساسی شهروندان بهعنوان یکی از مبانی ضروری برای مشروعیّت نظامهای سیاسی قلمداد شد. اکنون هر نظام سیاسی، مکلّف است تا حقوق اساسی تمام شهروندانش – فارغ از منزلت اجتماعی، نژادی، قومی و دینی – را تأمین کند. این مشروعیّت اخلاقی و سیاسی دولت، تنها بهواسطۀ نقص سیستماتیک حقوق بشر از آن سلب خواهد شد. در چارچوب استانداردهای حاکم بر روابط بینالملل، هنگامی که یک رژیم سیاسی فاقد مشروعیّت شد، مصونیّت نیز, ...ادامه مطلب
صدانت حسین هوشمند: لیبرالیسم و همزیستی مسالمتآمیز لیبرالیسم و همزیستی مسالمتآمیز مهمترین ویژگی جوامع مدرن، تنوع و تکثر سنتهای فلسفی، اخلاقی و دینی معقول و در عین حال ناسازگار با یکدیگر است که از اختلافنظر اجتنابناپذیر شهروندان در باورها و ارزشهای اخلاقی و دینیشان نشأت میگیرد. چنین اختلاف نظری صرفاً ناشی از علایٔق فردی -طبقاتی یا نتیجه خودفریبی یا دیگر علل غیرعقلانی نیست؛ بلکه ویژگی عقل است که وقتی آزادانه عمل کند در آموزههای فراگیر فلسفی و دینی متفاوتی نمود مییابد. از اینرو، در دوران مدرن و در بستر نظام های لیبرال دموکراسی، پلورالیسم اخلاقی-دینی معقولی پدیدار شده است. این واقعیت پرسش مهمی را بر می انگیزد: آیا همزیستی مسالمتآمیز در جامعهای که متشکل از شهروندانی است که به سنتهای اخلاقی و دینی معقول اما عمیقا متفاوتی باور دارند امکانپذیر است؟ اگر است چگونه؟ در این گفتار با تفکیک بین دو تصور از لیبرالیسم، یعنی لیبرالیسم جامع یا لیبرالیسم روشنگری – بمثابه یک فلسفه زندگی – و لیبرالیسم سیاسی – بمثابه فلسفه سیاست- به تحلیل و بررسی پرسش مذکور میپردازیم. لیبرالیسم روشنگری بر اهمیت تصمیمات خودمختار شخصی در زندگی افراد تأکید می کند و ارزش متون و آموزه های دینی را ناچیز می داند. اما، لیبرالیسم سیاسی ادعاهایی چنین فراگیر در باره اصول اخلاقی برای تصمیمگیری فردی ندارد بلکه معطوف است به ارایٔه یک تصور معقول و خود-بنیاد از عدالت که حقوق و آزادی های اساسی فردی و سیاسی عموم شهروندان را تضمین و تأمین کند. شهروندان سکولا ر و دیندار که درباره اهمیت و نقش خودمختاری اخلاقی، سنت و متون دینی در زندگی اختلاف نظر بنیادی دارند علیالاصول می توانند چنین نظریه عدالت , ...ادامه مطلب
به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش، محسن حاجی میرزایی درآیین تبادل تفاهمنامه همکاریهای مشترک معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، بنیاد ملی نخبگان و وزارت آموزشوپرورش که در سا, ...ادامه مطلب